ویژه های خبری

پژواک خبر - امیرحسین غلامزاده نطنزی،خبرنگار و پژوهشگر اجتماعی: فلسفه وجودی دانشگاه نشان می‌دهد که شاید در ابتدا این نهاد برای تولید علم تاسیس شده، اما به نسبت توسعه و به دنبال نیاز جوامع، وظیفه دیگری هم برای آن به وجود آمد و این دقیقا همان چیزی بود که موجب شد تا کشورهای توسعه‌یافته بتوانند راه خودشان را به درستی پیدا کرده و برای آن مسیر درستی برنامه‌ریزی کنند.
با نگاهی به تاریخ دانشگاه در جهان در خواهیم یافت آن کشورهایی که قدمت طولانی در تاسیس و استفاده از دانشگاه دارند، همان‌هایی هستند که امروزه از آن‌ها با نام کشورهای «توسعه‌یافته» یاد می‌کنیم. حتی اگر این کشورها قدمت طولانی هم در تاسیس دانشگاه ندارند، با سرمایه‌گذاری دقیق و درست بر این نهاد علمی، توانستند توسعه پایدار و در نهایت رفاه را بر شهروندانشان به ارمغان بیاورند.
اما این مهم در رابطه با کشورمان آنچنان که باید به درستی کار نکرده، یعنی رابطه دانشگاه با جامعه و مرتفع کردن نیازهای اساسی آن از راه علم و دانش چیزی است که مغفول مانده و با وجود پیشرفت‌های چشمگیر در عرصه تولید علم که شاید بتوان گفت در برخی موارد در کل جهان هم بی‌نظیر بوده، اما تاثیر اساسی و ملموس آن بر وضعیت جامعه کمتر به چشم می‌خورد.
این‌که با وجود تولید انواع پایان‌نامه و مقالات علمی در عرصه محیط‌زیست و هشدار بسیاری از دانشمندان و کارشناسان این عرصه، در ایران همچنان مساله محیط‌زیست، تهدید منابع آبی، از بین رفتن جنگل‌ها و مراتع و به طور کل بیابان‌زایی و ... به شکل گسترده‌ای مطرح هست، بیانگر آن است که هیچ پل ارتباطی بین دانشگاه و محصولات علمی آن با بطن جامعه وجود ندارد و یا اگر هم وجود دارد این ارتباط عمیق و منظم نیست.
گسترش کمی دانشگاه طی سه دهه گذشته که در برخی موارد توسط نمایندگان مجلس در نقاط دور افتاده کشور و بعضا بدون حضور اساتید متخصص انجام شد، یکی از معضلات جدی دانشگاه در کشور بوده است. نَفس دانشگاه هیچ‌گاه بد نبوده و نیست، اما وجود دانشگاهی در یک منطقه دورافتاده بیابانی که امکان کشاورزی در آن وجود ندارد، با جذب دانشجوی رشته کشاورزی، به معنای واقعی کلمه، اتلاف سرمایه‌های اقتصادی و انسانی است.
تاسیس قارچ‌گونه کارخانه‌های فولاد و ذوب آهن در مناطق کویری و مرکزی ایران نمونه دیگری از این موارد است. وقتی بیشترین و متراکم‌ترین این کارخانه‌ها در استان‌های مرکز ایران مانند یزد و اصفهان، با کمترین میزان بارش و بیشترین تنش آبی مستقر می‌شوند که حداکثر مصرف آب را دارند، نشان از ارتباط غیر موثر دانشگاه با جامعه دارد.
اگر این رویکرد با افق دید وسیع‌تری مورد تامل قرار گیرد، در می‌یابیم که متولی ارتباط بین دانشگاه و جامعه و دانشگاه با صنعت و ... وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است. شبکه‌ای که باید چنین ارتباطی را بین نهادهای علمی و بطن جامعه و صنعت ایجاد نماید، لاجرم باید از طریق این وزارت مهم ایجاد شود و از این رو رئیس جمهور منتخب باید نقطه عطف توجه خود برای مرتفع کردن مشکلات اساسی جامعه را از اینجا آغاز کند. بی‌تردید باید گفت سرمایه‌گذاری بر آموزش عالی با رویکرد حل مساله، حلقه مفقوده‌ای است که به غیر از یک دوره کوتاه تاکنون بدان پرداخته نشده است.
دانشگاه و نهاد وزارت علوم به سان مغز متفکر یک ارگانیسم زنده است که  هر گونه اختلال و عدم کارایی در آن می‌تواند ضربات جبران‌ناپذیری به تمامیت آن وارد کند. باید در نظر داشت که مثال ارتباط دانشگاه و صنعت یک نمونه ملموس بود که می‌توان با تاکید بر آن و صرف هزینه‌های مادی برخی از آثار مخرب را جبران یا حداقل تعدیل نمود؛ اما بسیاری از مسایل اجتماعی-فرهنگی که غیر ملموس بوده و تغییرات ایجاد شده در آن‌ها با کندی صورت می‌گیرد، می‌تواند ابعاد جبران‌ناپذیری داشته باشد. این‌که در حال حاضر قبح بسیاری از منکرات مانند دروغ، ریا، اختلاس و مسایلی از این دست از بین رفته به دلیل بی‌توجهی به هشدارهای کارشناسان اجتماعی بوده که آن هم به دلیل عدم ارتباط نهادهای علمی این حیطه با بدنه جامعه است.
تجربه موفق شبکه ارتباطی جامعه و دانشگاه -هرچند به مدت محدود در سال‌های 94 تا 96- نشان داد که مرجعیت علمی و دانشگاه همچنان می‌تواند در ایران موثر باشد.


نوشتن دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

تصویر امنیتی تصویر امنیتی جدید